معنی متشکی
متشکی
((مُ تَ شَ کّ))
شکایت کننده، گله کننده
تصویر متشکی
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با متشکی
متشکی
متشکی
شکایت کننده، گله کننده
فرهنگ فارسی عمید
متشکی
متشکی
گله و شکایت کنند، ناله کننده
فرهنگ لغت هوشیار
متشکی
متشکی
گله مند، گلایه مند، شاکی، شکواگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
متشکر
متشکر
سپاسمند، سپاسگزار
فرهنگ واژه فارسی سره
متشکر
متشکر
سپاس گزار، سپاسگزارم، ممنونم
فرهنگ فارسی عمید
متشکل
متشکل
شکل گرفته، تشکیل شده، آنچه به شکل و صورت مخصوص درآمده باشد، شکل پذیر
فرهنگ فارسی عمید
متشهی
متشهی
خواهان گراینده خواهنده چیزی رغبت کننده آرزو دارنده
فرهنگ لغت هوشیار
متشکل
متشکل
صورت گیرنده
فرهنگ لغت هوشیار
متشکک
متشکک
گمان برنده دو دل گشته گمان کننده شک کننده جمع متشککین
فرهنگ لغت هوشیار