جدول جو
جدول جو

معنی łączący - جستجوی لغت در جدول جو

łączący
اتّصال دهنده، ترکیب کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

به طور ارتباطی، ارثی
دیکشنری لهستانی به فارسی
غرّنده، غرّش
دیکشنری لهستانی به فارسی
آرزومند، با حسرت
دیکشنری لهستانی به فارسی
عذاب آور، شکنجه گر، خسته کننده، یکنواختی
دیکشنری لهستانی به فارسی
گریان، چوپان، گریه کنان، گریه کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
فش فش کردن، استرس
دیکشنری لهستانی به فارسی
سرگردان، تلو تلو خوردن، گذراندن، سپری شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ناله کننده، مشکوک، ماتم زده
دیکشنری لهستانی به فارسی