معنی łącząco
łącząco
به طور ارتباطی، ارثی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با łącząco
łączący
łączący
اِتِّصال دَهَندِه، تَرکیب کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
męcząco
męcząco
فَرسایَندِه، سایِش، خَستِه کُنَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی