معنی płaczący
płaczący
گریان، چوپان، گریه کنان، گریه کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با płaczący
znaczący
znaczący
مُهِمّ، مَعنی داشتِه باشَد، مَعنادار، هَدَفمَندی
دیکشنری لهستانی به فارسی
skaczący
skaczący
پَرِش، اِنعِطاف پَذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
łączący
łączący
اِتِّصال دَهَندِه، تَرکیب کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
parzący
parzący
سوزان، سیگار کِشیدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی