جدول جو
جدول جو

معنی zapalnie - جستجوی لغت در جدول جو

zapalnie
به طور التهابی، الزام آور
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

التهاب، التهابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طرز خنده داری، با شادی، خنده دار، پوچ، به طور خنده دار، خیالی، به طور سرگرم کننده، سرمایه داری
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور مسری، به طور مشابه، عفونی
دیکشنری لهستانی به فارسی
گرده افشانی، گرد و خاکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور پیش پاافتاده، قبل از تولّد
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور سوزان، خورنده
دیکشنری لهستانی به فارسی
التهابی، الزام آور
دیکشنری لهستانی به فارسی
اشتعال کردن، استخدام
دیکشنری لهستانی به فارسی
وظیفه، وظیفه شناس
دیکشنری لهستانی به فارسی