معنی zapalenie
zapalenie
التهاب، التهابی
دیکشنری لهستانی به فارسی
واژههای مرتبط با zapalenie
zapalnie
zapalnie
بِه طُورِ اِلتِهابی، اِلزام آوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی
zasolenie
zasolenie
شور بودَن، غِیرَت، نَمَکین بودَن، نَمَک زَدِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
zapylanie
zapylanie
گَردِه اَفشانی، گَرد و خاکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
spalenie
spalenie
سوزاندَن، نِیش زَدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی