معنی zaloty - جستجوی لغت در جدول جو
zaloty
مغازله، سوفسطایی
ادامه...
مُغازِلِه، سوفِسطایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zalotny
یاری کننده، برای پیدا کردن، دل برانه، با قلبی بزرگ
ادامه...
یاری کُنَندِه، بَرایِ پِیدا کَردَن، دِل بَرانِه، با قَلبی بُزُرگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
szalony
آشفته، بی نظم، جنون آمیز، سفتی، دیوانه
ادامه...
آشُفتِه، بی نَظم، جُنون آمیز، سِفتی، دیوانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
zaleta
مزیّت
ادامه...
مَزیَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
zalany
غرق شده، غرق شدن
ادامه...
غَرق شُده، غَرق شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
zajęty
مشغول، اشغال شده است، به طور پرمشغله، پشتی، نگران
ادامه...
مَشغول، اِشغال شُدِه اَست، بِه طُورِ پُرمَشغَلِه، پُشتی، نِگَران
دیکشنری لهستانی به فارسی
Salty
شور، نمکی
ادامه...
شور، نَمَکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
złoty
طلایی، طمع
ادامه...
طَلایی، طَمَع
دیکشنری لهستانی به فارسی