جدول جو
جدول جو

معنی wlewać - جستجوی لغت در جدول جو

wlewać
ریختن
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ریختن، شکننده
دیکشنری لهستانی به فارسی
چسباندن، چسب
دیکشنری لهستانی به فارسی
پاس کشیدن، پاستوریزاسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی
درنگ کردن، قد بلند و لاغر
دیکشنری لهستانی به فارسی
مرغ را چرب کردن، مرغ
دیکشنری لهستانی به فارسی
احضار کردن، احیا، استدعاء کردن، استدلال
دیکشنری لهستانی به فارسی
بی اختیار گفتن، بی تکلّف
دیکشنری لهستانی به فارسی
غرق کردن، وزن کردن، سیلاب آوردن، هجایی
دیکشنری لهستانی به فارسی
چالش کردن، نام تماس بگیرید
دیکشنری لهستانی به فارسی