جدول جو
جدول جو

معنی wajibu - جستجوی لغت در جدول جو

wajibu
تعهّد، مسئولیت
دیکشنری سواحیلی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

واکنش، پاسخ می دهد، پاسخ دهی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
الزامی، باید، امری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در حال نزدیک شدن، تقریباً، نزدیک، نزدیکی، به طور نزدیک، مجاور، مجاورت
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تلاش کردن، آن را امتحان کنید، سعی کردن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
درمانگر، متخصّص کایروپراکتیک
دیکشنری سواحیلی به فارسی
تصادفی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
پاسخ دادن، برای پاسخ دادن، واکنش نشان دادن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
رذیل، از شرم
دیکشنری سواحیلی به فارسی
جنون، دیوانه، آشفته، دیوانگی، خشک مغزی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
مردّد، تنبل
دیکشنری سواحیلی به فارسی
غریب، فوق العاده، ترسناک، شگفت انگیز، عالی، عجیب و غریب، عجیب و غریب بودن، معجزه آسا، عجیب، عجیب بودگی، غریبگی، شگفت آور، عجیب غریبی، خیالی، شگفتی
دیکشنری سواحیلی به فارسی
جواب دندان شکن، پاسخ
دیکشنری سواحیلی به فارسی
شرمنده، شرمندگی، معمولی، خجالتی، خجالت زده، شرم، رسوایی، شرم آور، بی مروّت، بی احترامی، تحقیر شده، تحقیرآمیز، توهین شده، شرمگین، فضیحت آمیز، شرم زده، شرم آوری، بی شرم، خجالت، ترسو، ندانستن
دیکشنری سواحیلی به فارسی