جدول جو
جدول جو

معنی używać - جستجوی لغت در جدول جو

używać
استفاده کردن، بهره برداری کند
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حذف کردن، از بین بردن، کاراکتر سمت راست را حذف کنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
استفاده شده، استخدام کردن، دست دوّم، دلالت کند
دیکشنری لهستانی به فارسی
گذشتن، راه دادن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پنهان کردن، رازداری، لباس عوض کن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ادّعا کردن، اداری، تظاهر کردن، تظاهر کننده، وانمود کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
جدا کردن، تبعیض زدایی، چیدن، ترتیب داده شده است
دیکشنری لهستانی به فارسی
زنده کردن
دیکشنری لهستانی به فارسی
روح دادن، دیکتاتوری، زنده کردن، زنده ماندن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پریدن، جهش، شنا کردن، دانش
دیکشنری لهستانی به فارسی
احضار کردن، احیا، استدعاء کردن، استدلال
دیکشنری لهستانی به فارسی
سوء استفاده کردن، سوء استفاده، سؤال
دیکشنری لهستانی به فارسی
استفاده مجدّد کردن، استفاده نشده
دیکشنری لهستانی به فارسی