معنی termine - جستجوی لغت در جدول جو
termine
دوره، مدّت
ادامه...
دَورِه، مُدَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
terme
دوره، مدّت
ادامه...
دَورِه، مُدَّت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
terminal
به طور قطعی، ترمینال، نهایی
ادامه...
بِه طُورِ قَطعی، تِرمینال، نَهایی
دیکشنری آلمانی به فارسی
terminal
نهایی، ترمینال، به طور قطعی
ادامه...
نَهایی، تِرمینال، بِه طُورِ قَطعی
دیکشنری هلندی به فارسی
termijn
قسط، مدّت، دوره
ادامه...
قِسط، مُدَّت، دَورِه
دیکشنری هلندی به فارسی
ermite
انزوا، گوشه نشین
ادامه...
اِنزِوا، گوشِه نِشین
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Termin
قرار ملاقات
ادامه...
قَرارِ مُلاقات
دیکشنری آلمانی به فارسی
termen
اصطلاحات، شرایط
ادامه...
اِصطِلاحات، شَرایِط
دیکشنری هلندی به فارسی
déterminer
تعیین کردن، تعیین کنند
ادامه...
تَعیین کَردَن، تَعیین کُنَند
دیکشنری فرانسوی به فارسی
terminal
نهایی، ترمینال
ادامه...
نَهایی، تِرمینال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
prédéterminer
پیش تعیین کردن، از پیش تعیین کنید
ادامه...
پیشِ تَعیین کَردَن، اَز پیشِ تَعیین کُنید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Predetermine
پیش تعیین کردن، از پیش تعیین کردن
ادامه...
پیشِ تَعیین کَردَن، اَز پیشِ تَعیین کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
a lungo termine
بلند مدّت
ادامه...
بُلَند مُدَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
a breve termine
کوتاه مدّت، در کوتاه مدّت
ادامه...
کوتاه مُدَّت، دَر کوتاه مُدَّت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Determinedness
اصرار، قاطعیّت
ادامه...
اِصرار، قاطِعیَّت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Determinedly
با اراده، قاطعانه
ادامه...
با اِرادِه، قاطِعانِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
terminal
نهایی، ترمینال
ادامه...
نَهایی، تِرمینال
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
terminal
نهایی، ترمینال
ادامه...
نَهایی، تِرمینال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
terminer
پایان دادن، برای پایان دادن، تمام کردن
ادامه...
پایان دادَن، بَرایِ پایان دادَن، تَمام کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
término
دوره، مدّت
ادامه...
دَورِه، مُدَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Determine
تعیین کردن
ادامه...
تَعیین کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
terminy
اصطلاحات، تعمیر
ادامه...
اِصطِلاحات، تَعمیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
termini
اصطلاحات، شرایط
ادامه...
اِصطِلاحات، شَرایِط
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tersine
به طور معکوس، به عقب
ادامه...
بِه طُورِ مَعکوس، بِه عَقَب
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
termin
مهله، علّی
ادامه...
مُهلِه، عِلّی
دیکشنری لهستانی به فارسی
terminal
نهایی، ترمینال
ادامه...
نَهایی، تِرمینال
دیکشنری فرانسوی به فارسی
terminar
پایان دادن، تمام کردن
ادامه...
پایان دادَن، تَمام کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
terminar
پایان دادن، تمام کردن
ادامه...
پایان دادَن، تَمام کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
terminal
نهایی، ترمینال
ادامه...
نَهایی، تِرمینال
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
terminare
تمام کردن
ادامه...
تَمام کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
terminale
نهایی، ترمینال
ادامه...
نَهایی، تِرمینال
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
termico
گرمایی، حرارتی
ادامه...
گَرمایی، حَرارَتی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
vergine
دوشیزه، باکره
ادامه...
دوشیزِه، باکِرِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
término
پایان، فسخ
ادامه...
پایان، فَسخ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Determined
مصمّم، تعیین شده
ادامه...
مُصَمَّم، تَعیین شُدِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی