معنی tentato - جستجوی لغت در جدول جو
tentato
وسوسه شده، تلاش کرد
ادامه...
وَسوَسِه شُدِه، تَلاش کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
gettato
دور ریخته شده، پرتاب شده
ادامه...
دور ریختِه شُدِه، پَرتاب شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo tentatore
فریبنده، به روشی وسوسه انگیز، وسوسه انگیز
ادامه...
فَریبَندِه، بِه رَوِشی وَسوَسِه اَنگیز، وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
assistentato
دستیار بورسیّه، دستیاری
ادامه...
دَستیار بورسِیِّه، دَستیاری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ostentatoire
متکبّرانه، خودنمایی
ادامه...
مُتِکَبِّرانِه، خودنَمایی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
de manière ostentatoire
به طور تجمّلاتی، خودنمایی، به طور خودنما
ادامه...
بِه طُورِ تَجَمُّلاتی، خودنَمایی، بِه طُورِ خودنَما
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tentar
تلاش کردن، برای امتحان کردن، وسوسه کردن، سعی کردن
ادامه...
تَلاش کَردَن، بَرایِ اِمتِحان کَردَن، وَسوَسِه کَردَن، سَعی کَردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentar
فریب دادن، وسوسه کردن
ادامه...
فَریب دادَن، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
centrato
متمرکز، متمرکز شده
ادامه...
مُتِمَرکِز، مُتِمَرکِز شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
bendato
بانداژ شده، چشم بسته
ادامه...
بانداژ شُدِه، چِشم بَستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tentang
مربوط به، در مورد
ادامه...
مَربوط بِه، دَر مُورِدِ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tentação
فریبندگی، وسوسه
ادامه...
فَریبَندِگی، وَسوَسِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentador
وسوسه انگیز
ادامه...
وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
testado
آزمایش شده، تست شده
ادامه...
آزمایِش شُدِه، تِست شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentare
تلاش کردن، سعی کنید، وسوسه کردن
ادامه...
تَلاش کَردَن، سَعی کُنید، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tentativo
تلاش
ادامه...
تَلاش
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
sensato
عاقل، معقول
ادامه...
عاقِل، مَعقول
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentatore
وسوسه انگیز، وسوسه کننده
ادامه...
وَسوَسِه اَنگیز، وَسوَسِه کُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dentado
دندان دار، دندانه دار، دارای دندان
ادامه...
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
sensato
معقول
ادامه...
مَعقول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pentito
پشیمان، توبه کننده، غمگین
ادامه...
پَشیمان، تُوبِه کُنَندِه، غَمگین
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tentador
وسوسه انگیز
ادامه...
وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tentativo
محتاط، آزمایشی
ادامه...
مُحتاط، آزمایِشی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sensato
معقول
ادامه...
مَعقول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tentant
وسوسه انگیز
ادامه...
وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tentation
فریبندگی، وسوسه
ادامه...
فَریبَندِگی، وَسوَسِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
dentado
دندان دار، دندانه دار، دارای دندان
ادامه...
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tentado
وسوسه شده، تلاش کرد
ادامه...
وَسوَسِه شُدِه، تَلاش کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
testato
آزمایش شده، تست شده
ادامه...
آزمایِش شُدِه، تِست شُدِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
dentato
دندان دار، دندانه دار، دارای دندان
ادامه...
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tentado
وسوسه شده
ادامه...
وَسوَسِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ostentato
متکبّرانه، خودنمایی
ادامه...
مُتِکَبِّرانِه، خودنَمایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
in modo ostentato
به طور خودنما، به شکلی خودنمایی
ادامه...
بِه طُورِ خودنَما، بِه شِکلی خودنَمایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی