معنی dentado
dentado
دندان دار، دندانه دار، دارای دندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با dentado
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentado
tentado
وَسوَسِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentato
dentato
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
tentado
tentado
وَسوَسِه شُدِه، تَلاش کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
desnatado
desnatado
پوست کَندَن، خامِه گِرِفتِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dementado
dementado
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
delgado
delgado
لاغَر، باریک، نَازُک
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dictado
dictado
دیکتِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
sentido
sentido
حِسّ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی