معنی tentado
tentado
وسوسه شده، تلاش کرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با tentado
tentado
tentado
وَسوَسِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
tentador
tentador
وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
dentado
dentado
دَندان دار، دَندانِه دار، دارایِ دَندان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentato
tentato
وَسوَسِه شُدِه، تَلاش کَرد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
testado
testado
آزمایِش شُدِه، تِست شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tentador
tentador
وَسوَسِه اَنگیز
دیکشنری پرتغالی به فارسی
patentado
patentado
اِختِراع شُدِه، اِختِصاصی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
atontado
atontado
گیج، مات و مَبهُوت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی