- tentare
تلاش کردن، سعی کنید، وسوسه کردن
معنی tentare - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دستور دادن، دیکته کردن
بر تست کردن، نان تست
وسوسه شده، تلاش کرد
مربوط به، در مورد
چشم بند کردن، چشم بند
خوٰاندن، بخوٰان، سرود خوٰاندن
معاف کردن، معاف
وارد شدن، وارد کنید
وسوسه شده، تلاش کرد
راهنما، مربّی
دروغ گفتن، دروغ
روانی، ذهنی
صعود کردن، راه اندازی کنید
تصرّف، تصدّی
فریب دادن، تلاش کردن، وسوسه کردن
دست زدن به، احساس
وسوسه انگیز، وسوسه کننده
به رخ کشیدن
نشستن، احساس کنید
آزمایش کردن، تست کنید
فریب دادن، وسوسه کردن
تلاش کردن، برای امتحان کردن، وسوسه کردن، سعی کردن
ماجراجویی کردن، سرمایه گذاری
دارای دندان، دندانپزشکی
وسوسه انگیز
وسوسه شده
ریز ریز کردن، خرد کردن
فکر کردن، فکر کن
احساس کردن، احساس، حسّ کردن، شنیدن
نشانه گذاری کردن، نشان می دهد
حساب کردن، شمارش، شمارش کردن
رها کردن، دور انداختن
ماندن، باقی می ماند
لطیف بودن، مناقصه، نرم