جدول جو
جدول جو

معنی tengah - جستجوی لغت در جدول جو

tengah
میانه، وسط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مصمّم، محکم، استوار، با اعتماد به نفس، بی تزلزل، سرسخت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیمه دل
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
کمی نپخته، نیم پز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیمه بازنشستگی، نیمه بازنشسته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیمه هوشیار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیمه سالانه، نیم سال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اواسط هفته، وسط هفته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قرون وسطایی شناس، قرون وسطایی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
در وسط هفته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ایستاده، عمودی، راست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
قاطع، محکم، آمرانه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مقاوم، سرسخت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
نیمه، نصف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مقاوم، سرسخت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
عظیم، با شکوه، مجلّل، شگفت انگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصویری از Length
تصویر Length
مقدمه مفهومی
در علوم کامپیوتر، طول (length) به اندازه یا گستردگی یک ساختار داده در یک یا چند بعد اشاره دارد. این مفهوم در زمینه های مختلف از جمله رشته ها، آرایه ها، فایل ها، و ساختارهای دادهای پیچیده تر کاربرد دارد و معمولاً به صورت تعداد واحدهای تشکیل دهنده (مانند کاراکترها، بایت ها یا عناصر) بیان می شود.
انواع
طول ثابت (static)، طول متغیر (dynamic)، طول فیزیکی (تعداد واحدهای ذخیره شده)، طول منطقی (تعداد واحدهای معنادار). هر نوع در شرایط خاصی استفاده می شود.
کاربردها
مدیریت حافظه، اعتبارسنجی ورودی، بهینه سازی ذخیره سازی، پردازش داده های جریانی، تحلیل الگوریتم ها (پیچیدگی فضایی). در هر مورد، محاسبه دقیق طول اهمیت دارد.
پیاده سازی
در زبان های برنامه نویسی: ویژگی length در جاوااسکریپت، متد len() در پایتون، تابع strlen() در C. هر زبان روش های خاصی برای کار با طول دارد.
چالش ها
تفاوت بین طول بایت و طول کاراکتر در یونیکد، محاسبه طول در داده های فشرده، مدیریت طول در ساختارهای تو در تو، بهینه سازی محاسبه طول برای داده های حجیم.
نتیجه گیری
درک دقیق مفهوم طول و روش های محاسبه آن برای کار با داده ها در برنامه نویسی ضروری است. انتخاب روش مناسب محاسبه طول می تواند بر عملکرد و صحت برنامه تأثیر بسزایی داشته باشد.
فرهنگ اصطلاحات فناوری اطلاعات IT
تلاش کردن، برای امتحان کردن، وسوسه کردن، سعی کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
پایین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خشک و ترد، ترد، ترد و شکننده، قابل خرد شدن، کریسپی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پر از هوای فشرده، گرفتگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تلافی کردن، انتقام گرفتن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
فریب دادن، وسوسه کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
نارس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نیمه تاریکی، نیمه تاریک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی