معنی swędzić - جستجوی لغت در جدول جو
swędzić
خارش داشتن، خاردار
ادامه...
خارِش داشتَن، خاردار
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
szydzić
مسخره کردن، به طرز مسخره ای، تمسخر، تمسخر کردن
ادامه...
مَسخَرِه کَردَن، بِه طَرزِ مَسخَرِه ای، تَمَسخُر، تَمَسخُر کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
sadzić
کاشت کردن، بکار
ادامه...
کاشت کَردَن، بِکار
دیکشنری لهستانی به فارسی
pędzić
سریع حرکت کردن، خشک شدن سریع
ادامه...
سَریع حَرَکَت کَردَن، خُشک شُدَن سَریع
دیکشنری لهستانی به فارسی
sędzia
داور
ادامه...
داوَر
دیکشنری لهستانی به فارسی