معنی skażony - جستجوی لغت در جدول جو
skażony
آلوده، آلوده کردن
ادامه...
آلودِه، آلودِه کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
smażony
سرخ کرده، سرخ رنگ
ادامه...
سُرخ کَردِه، سُرخ رَنگ
دیکشنری لهستانی به فارسی
urażony
با ناراحتی، ناراحت کننده، کینه توز
ادامه...
با ناراحَتی، ناراحَت کُنَندِه، کینِه توز
دیکشنری لهستانی به فارسی
oskarżony
متّهم، متّهم کردن
ادامه...
مُتَّهَم، مُتَّهَم کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
szalony
آشفته، بی نظم، جنون آمیز، سفتی، دیوانه
ادامه...
آشُفتِه، بی نَظم، جُنون آمیز، سِفتی، دیوانِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
zakażony
مبتلا به، هدف
ادامه...
مُبتَلا بِه، هَدَف
دیکشنری لهستانی به فارسی
nieskażony
خالص، خالق
ادامه...
خالِص، خالِق
دیکشنری لهستانی به فارسی