جدول جو
جدول جو

معنی skazać - جستجوی لغت در جدول جو

skazać
به هلاکت رساندن، جمع آوری کنید، محکوم کردن، نابودی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پرش کردن، پرش، جهش کردن، پریدن، پرش کن، جست و خیز کردن، پررنگ، تار، جهش یافته
دیکشنری لهستانی به فارسی
اختصار کردن، تخصیص، خلاصه کردن، چکیده، کاهش دادن، رد کردن، کوتاه کردن، محصول
دیکشنری لهستانی به فارسی
ارسال کردن، جمعیت، تا کردن، لومینسانس
دیکشنری لهستانی به فارسی
سقوط کردن، سکوت
دیکشنری لهستانی به فارسی
لحیم کردن، انعقاد
دیکشنری لهستانی به فارسی
چمبیدن، چندین، صندلی گذاشتن، صنایع دستی
دیکشنری لهستانی به فارسی
خارج از قانون اعلام کردن، برو بیرون
دیکشنری لهستانی به فارسی
نفس نفس زدن، نفخ شکم
دیکشنری لهستانی به فارسی
چکیدن، چکّه کردن، متراکم شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
تنبیه کردن، تنبیهی، مجازات کردن، مجازات دادن، همسایه
دیکشنری لهستانی به فارسی
اسکن کردن، اسکنر
دیکشنری سواحیلی به فارسی
حادثه، تصادف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی