معنی siekać - جستجوی لغت در جدول جو
siekać
ریز ریز کردن، کوچکی
ادامه...
ریز ریز کَردَن، کوچَکی
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
uciekać
فرار کردن، برای جلوگیری از، سریع بدو، فرار کن
ادامه...
فَرار کَردَن، بَرایِ جِلوگیری اَز، سَریع بُدُو، فَرار کُن
دیکشنری لهستانی به فارسی
ziewać
پاس کشیدن، پاستوریزاسیون
ادامه...
پاس کِشیدَن، پَاستُورِیزَاسِیُون
دیکشنری لهستانی به فارسی
opiekać
بر تست کردن، برعکس
ادامه...
بَر تِست کَردَن، بَرعَکس
دیکشنری لهستانی به فارسی
szukać
جستجو کردن، به دنبال، جوینده
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جویَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
skakać
پرش کردن، پرش، جهش کردن، پریدن، پرش کن، جست و خیز کردن، پررنگ، تار، جهش یافته
ادامه...
پَرِش کَردَن، پَرِش، جَهش کَردَن، پَریدَن، پَرِش کُن، جَست و خیز کَردَن، پُررَنگ، تار، جَهش یافتِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
siadać
چمبیدن، چندین، صندلی گذاشتن، صنایع دستی
ادامه...
چَمبیدَن، چَندِین، صَندَلی گُذاشتَن، صَنایِع دَستی
دیکشنری لهستانی به فارسی
stukać
زدن، مایل به زرد
ادامه...
زَدَن، مایِل بِه زَرد
دیکشنری لهستانی به فارسی
czekać
منتظر بودن، انتظار می رود، انتظار کردن، انتقاد، صبر کردن، بیمار
ادامه...
مُنتَظِر بودَن، اِنتِظار می رَوَد، اِنتِظار کَردَن، اِنتِقاد، صَبر کَردَن، بیمار
دیکشنری لهستانی به فارسی
biegać
دویدن، اجرا کنید
ادامه...
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری لهستانی به فارسی
sikap
رفتار، نگرش، موضع
ادامه...
رَفتار، نِگَرِش، مَوضِع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bekać
آروغ زدن، عذاب
ادامه...
آروغ زَدَن، عَذاب
دیکشنری لهستانی به فارسی
siać
کاشتن، پیوند، کاشت کردن، کاشی گذاشتن
ادامه...
کاشتَن، پِیوَند، کاشت کَردَن، کاشی گُذاشتَن
دیکشنری لهستانی به فارسی