جدول جو
جدول جو

معنی senior - جستجوی لغت در جدول جو

senior
ارشد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
senior
ارشد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
senior
ارشد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
senior
ارشد
دیکشنری آلمانی به فارسی
senior
ارشد
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

راهنما، مربّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
احساس کردن، احساس کنید، حسّ کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
صندلی گذاشتن، بنشین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سناتور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جوانتر، جوان، جونیور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جوان تر، جوان، جونیور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سناتور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
حسّ کردن، احساس کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
صندلی گذاشتن، برای نشستن، نشستن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سناتور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راهنما، نکات
دیکشنری لهستانی به فارسی
سناتور، عملکرد سناتوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
انتقام جویی، کینه توزی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جوانتر، جوان
دیکشنری آلمانی به فارسی
سانسور، توافقنامه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارشد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ارشد
دیکشنری آلمانی به فارسی
جونیور، جوان
دیکشنری آلمانی به فارسی
انکار کردن، انکار کند، پشیمان شدن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
فروشنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانتر، جوان، جونیور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جوان تر، جوان، جونیور
دیکشنری فرانسوی به فارسی
بو کردن، احساس، بوییدن، حسّ کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
سانسور کردن، سانسور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جوانتر، جوانان، جونیور، ذات
دیکشنری لهستانی به فارسی