جدول جو
جدول جو

معنی senator - جستجوی لغت در جدول جو

senator
سناتور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
senator
سناتور، عملکرد سناتوری
دیکشنری لهستانی به فارسی
senator
سناتور
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

راهنما، مربّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بو کردن، احساس، بوییدن، حسّ کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ارشد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
احساس کردن، احساس کنید، حسّ کردن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
صندلی گذاشتن، بنشین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دل برانه، اغوا کننده، فریبنده
دیکشنری پرتغالی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
حسّ کردن، احساس کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
صندلی گذاشتن، برای نشستن، نشستن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سانسور، توافقنامه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ارشد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
راهنما، نکات
دیکشنری لهستانی به فارسی
اهداکننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انتخاب گر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سناتور
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
سناتور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سناتوری
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سناتور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سناتور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
سناتور
دیکشنری پرتغالی به فارسی
سناتور
دیکشنری آلمانی به فارسی
بازگوکننده، گزارشگر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
بازگوکننده، رابط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازگوکننده، راوی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
معقول
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
جراحت خورده، مشخّص شده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
معقول
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عاقل، معقول
دیکشنری پرتغالی به فارسی
راهنما، مربّی
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی