معنی relator
relator
بازگوکننده، راوی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با relator
relator
relator
بازگوکُنَنده، گُزارِشگَر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Relator
Relator
بازگوکُنَنده، رابط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
relatar
relatar
تَعرِیف کَردَن، مَربوط می شَوَد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
relatar
relatar
گُزارِش دادَن، گُزارِش دَهید
دیکشنری پرتغالی به فارسی
relatore
relatore
بازگوکُنَنده، بُلَندگو
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
relayer
relayer
واسِطِه بودَن، رِلِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
relation
relation
رابِطِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
relatif
relatif
نِسبی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Realtor
Realtor
مُشاوِرِ اَملاک، مَسکَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی