جدول جو
جدول جو

معنی sciare - جستجوی لغت در جدول جو

sciare
اسکی کردن، اسکی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آسیب، جراحت، زیان
دیکشنری هلندی به فارسی
عرق ریختن، عرق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آچار کشیدن، باز کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خارج شدن، برو بیرون
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارجاع دادن، نقل قول، نقل قول کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جبران کردن، کفّاره دادن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به شدّت، تیز، به طور تند، به طور دقیق، ترش، تلخ، تند، مشتاقانه
دیکشنری آلمانی به فارسی
نفرت داشتن، نفرت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چپاندن، توده
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارّه کردن، دید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ترساندن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آزار دادن، پریشانی، رنجیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
سرنگون کردن، سرنگونی، وارونه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
احترام گذاشتن، برآورد، تخمین زدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اتو کردن، را فشار دهید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اجازه دادن، ترک، ترک کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
خورشیدی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جاسوسی کردن، جاسوسی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیگیری کردن، دنبال کنید، دنباله دار بودن، دنبال کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
پوست کندن، مدرسه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
جاخالی کردن، طفره رفتن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ارّه کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
عذر خوٰاستن، بهانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
اجتماعی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
انبار کردن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
رژه رفتن، رژه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
چالش کردن، چالش، نادیده گرفتن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
از خاک درآوردن، حفّاری، تونل زدن، چالوس کردن، حفّاری کردن، حفر کردن، خراشیدن، غار رفتن، کندن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
مقیاس کردن، صعود
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نمک پاشیدن، نمک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
رگه انداختن، رگه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
آرام حرکت کردن، خزیدن، بی صدا حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن، زحمت کشیدن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی