معنی strisciare strisciare آرام حرکت کردن، خزیدن، بی صدا حرکت کردن، حالت خزیدن پیدا کردن، زحمت کشیدن آرام حَرَکَت کَردَن، خَزیدَن، بی صِدا حَرَکَت کَردَن، حالَت خَزیدَن پِیدا کَردَن، زَحمَت کِشیدَن دیکشنری ایتالیایی به فارسی