معنی residuo - جستجوی لغت در جدول جو
residuo
باقی مانده
ادامه...
باقی ماندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
residu
باقی مانده
ادامه...
باقی ماندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
residual
باقی مانده
ادامه...
باقی ماندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
residir
سکونت داشتن، ساکن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
retidão
درستی، عدالت، راستی، راست کرداری
ادامه...
دُرُستی، عِدالَت، راستی، راست کِرداری
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residual
باقی مانده
ادامه...
باقی ماندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residir
سکونت داشتن، ساکن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residual
باقی مانده
ادامه...
باقی ماندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
in modo residuo
به طور باقی مانده، به صورت باقیمانده
ادامه...
بِه طُورِ باقی ماندِه، بِه صورَت باقیماندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی