معنی residu
residu
باقی مانده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با residu
residuo
residuo
باقی ماندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
Reside
Reside
سُکونَت داشتَن، اِقامَت کَردَن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
residual
residual
باقی ماندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
residir
residir
سُکونَت داشتَن، ساکِن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Preside
Preside
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
residual
residual
باقی ماندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residir
residir
سُکونَت داشتَن، ساکِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
residual
residual
باقی ماندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی