معنی residir
residir
سکونت داشتن، ساکن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با residir
residir
residir
سُکونَت داشتَن، ساکِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presidir
presidir
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidir
presidir
رَئیس بودَن، ریاسَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
résider
résider
سُکونَت داشتَن، ساکِن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
decidir
decidir
تَصمیم گِرفتَن، تَصمِیم بِگیرَند
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recibir
recibir
دَریافت کَردَن، دَریافت کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
resumir
resumir
خُلاصِه کَردَن، رِزومِه، مُختَصَر کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
resistir
resistir
مُقاوِمَت کَردَن، مُقاوِمَت کُن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
redimir
redimir
خَریداری کَردَن، بازخَرید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی