معنی recente - جستجوی لغت در جدول جو
recente
اخیراً، اخیر
ادامه...
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recente
اخیراً، اخیر
ادامه...
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
reggente
نایب السلطنه
ادامه...
نایِب السَلطَنِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
demente
دیوانه وار، زوال عقل
ادامه...
دیوانِه وار، زَوال عَقل
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presente
حاضر، هدیه، حال
ادامه...
حاضِر، هَدیه، حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
recedente
مرده، اخیر
ادامه...
مُردِه، اَخیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
demente
دیوانه، زوال عقل
ادامه...
دیوانِه، زَوال عَقل
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crescente
افزایشی، در حال رشد، صعودی
ادامه...
اَفزایِشی، دَر حالِ رُشد، صُعودی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
gemente
ناله کننده، ناله
ادامه...
نالِه کُنَندِه، نالِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rovente
سوزان، داغ قرمز
ادامه...
سوزان، داغ قِرمِز
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recepta
نسخه نویسی، نفوذ پذیر
ادامه...
نُسخِه نِویسی، نُفوذ پَذیر
دیکشنری لهستانی به فارسی
tenente
فرمانده کمکی، ستوان
ادامه...
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
crescente
افزایشی، در حال رشد
ادامه...
اَفزایِشی، دَر حالِ رُشد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
gerente
مدیر
ادامه...
مُدیر
دیکشنری پرتغالی به فارسی
tenente
فرمانده کمکی، ستوان
ادامه...
فَرماندِه کُمَکی، سُتوان
دیکشنری پرتغالی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
lucente
درخشان، برّاق
ادامه...
دِرَخشان، بَرّاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
presente
حال، حاضر
ادامه...
حال، حاضِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
recent
اخیراً
ادامه...
اَخیراً
دیکشنری هلندی به فارسی
decente
مناسب، شایسته
ادامه...
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
reciente
اخیراً، اخیر
ادامه...
اَخیراً، اَخیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
regente
نایب السلطنه
ادامه...
نایِب السَلطَنِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
decente
مناسب، شایسته
ادامه...
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
regente
نایب السلطنه، هادی
ادامه...
نایِب السَلطَنِه، هادی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
decente
مناسب، شایسته
ادامه...
مُناسِب، شایِستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
repenti
پشیمان، توبه کرد
ادامه...
پَشیمان، تُوبِه کَرد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
creciente
افزایشی، در حال رشد
ادامه...
اَفزایِشی، دَر حالِ رُشد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
frecuente
مکرّر
ادامه...
مُکَرَّر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
gerente
مدیر
ادامه...
مُدیر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
recorte
کاهش، برش
ادامه...
کاهِش، بُرِش
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presente
حال، حاضر
ادامه...
حال، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
descente
نزول
ادامه...
نُزُول
دیکشنری فرانسوی به فارسی
cedente
واگذارکننده
ادامه...
واگُذارکُنَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
retentie
نگهداری، حفظ
ادامه...
نِگَهداری، حِفظ
دیکشنری هلندی به فارسی