معنی presente
presente
حاضر، هدیه، حال
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با presente
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presente
presente
حال، حاضِر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
prudente
prudente
دَقیق، مُحتاط
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presunto
presunto
اِدِّعا شُدِه، اِدِّعا شُدِه اَست
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presidente
presidente
رَئیس جُمهور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presentir
presentir
گُمان کَردَن، حاضِر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
presentar
presentar
اِرائِه دادَن، مُعَرِّفی کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
présenter
présenter
اِرائِه دادَن، بَرایِ اِرائِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
présence
présence
حُضور
دیکشنری فرانسوی به فارسی