معنی retentie
retentie
نگهداری، حفظ
دیکشنری هلندی به فارسی
واژههای مرتبط با retentie
pretentie
pretentie
خودنَمایی، تَظَاهُر
دیکشنری هلندی به فارسی
detentie
detentie
حَبس، بازداشت
دیکشنری هلندی به فارسی
repentir
repentir
پَشیمانی، تُوبِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
resentir
resentir
خَشمگین شُدَن، کینِه توز
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
intentie
intentie
قَصد
دیکشنری هلندی به فارسی
preventie
preventie
پیشگیری
دیکشنری هلندی به فارسی
detectie
detectie
شِناسایی، تَشخیص
دیکشنری هلندی به فارسی
reticentie
reticentie
خویشتَنداری، سُکوت
دیکشنری هلندی به فارسی
retenir
retenir
بازداشت کَردَن، حِفظ کُنَد، مَحدود کَردَن، نِگَه داشتَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی