معنی rapido - جستجوی لغت در جدول جو
rapido
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Rapid
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rancido
ترش، فاسد
ادامه...
تُرش، فاسِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ruvido
خراش دار، درشت، خشن، زبر
ادامه...
خَراش دار، دُرُشت، خَشِن، زِبَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
valido
معتبر
ادامه...
مُعتَبَر
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
papado
پاپی، پاپ
ادامه...
پاپی، پَاپ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
capito
فهمیده شده، فهمیده شد
ادامه...
فَهمیدِه شُدِه، فَهمیدِه شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
raide
شیب دار
ادامه...
شیب دار
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Vapid
بی روح، پوچ
ادامه...
بی روح، پوچ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
rigido
سخت، سفت و سخت
ادامه...
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rapto
ربودن، لذّت بردن
ادامه...
رُبودَن، لَذَّت بُردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rapto
ربودن، آدم ربایی
ادامه...
رُبودَن، آدَم رُبایی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
arido
خشک
ادامه...
خُشک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
acido
اسیدی، اسید، تلخ و نیشدار، ترش، تند
ادامه...
اَسیدی، اَسید، تَلخ و نِیشدار، تُرش، تُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
amido
آهار، نشاسته
ادامه...
آهار، نِشاستِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
avido
طمعکار، حریص، مشتاق
ادامه...
طَمَعکار، حَریص، مُشتاق
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rapire
آدم ربایی کردن، آدم ربایی
ادامه...
آدَم رُبایی کَردَن، آدَم رُبایی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
rompido
گسسته، پاره شد
ادامه...
گُسَستِه، پارِه شُد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rapide
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری فرانسوی به فارسی
rapidez
چابکی، سرعت
ادامه...
چابُکی، سُرعَت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rápido
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rápido
سریع
ادامه...
سَریع
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rapito
مسلوب شده، ربوده شد
ادامه...
مَسلوب شُدِه، رُبودِه شُد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
ripido
شیب دار
ادامه...
شیب دار
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
papado
پاپی، پاپ
ادامه...
پاپی، پَاپ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nacido
متولّد، متولّد شد
ادامه...
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
bramido
غرّش، زیر
ادامه...
غُرِّش، زیرِ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rígido
سخت
ادامه...
سَخت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rígido
سخت، سفت و سخت
ادامه...
سَخت، سِفت و سَخت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
pavido
بزدل، ترسناک
ادامه...
بُزدِل، تَرسناک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
bramido
غرّش
ادامه...
غُرِّش
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rapidez
چابکی، سرعت
ادامه...
چابُکی، سُرعَت
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rangido
خراش، کرک کردن
ادامه...
خَراش، کِرَک کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ríspido
خشن
ادامه...
خَشِن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rapi
تر و تمیز، مرتّب، آراسته، تمیز و مرتّب، ترتیب دار، منظّم
ادامه...
تَر و تَمیز، مُرَتَّب، آراستِه، تَمیز و مُرَتَّب، تَرتِیب دار، مُنَظَّم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی