معنی rangido
rangido
خراش، کرک کردن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
واژههای مرتبط با rangido
rancido
rancido
تُرش، فاسِد
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
fingido
fingido
ساختِگی، تَظَاهُر کَرد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
rasgado
rasgado
پارِه پارِه، پارِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
franzido
franzido
چِهرِه دَرهَم، اَخم کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
fingido
fingido
ساختِگی، تَظَاهُر کَرد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
rasgado
rasgado
پارِه پارِه، خَراشیدِه شُدِه، پارِه شُدِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
zangado
zangado
عَصَبی، عَصَبانی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
candido
candido
صَادِق، سِفید
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
languido
languido
کِسِل، سُست
دیکشنری ایتالیایی به فارسی