معنی nacido
nacido
متولّد، متولّد شد
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
واژههای مرتبط با nacido
nascido
nascido
مُتِوَلِّد، مُتِوَلِّد شُد
دیکشنری پرتغالی به فارسی
acido
acido
اَسیدی، اَسید، تَلخ و نِیشدار، تُرش، تُند
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
nocivo
nocivo
زیان آوَر، مُضِرّ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nativo
nativo
بومی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nación
nación
مِلَّت
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
cocido
cocido
پُختِه، پُختِه شُدِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
lúcido
lúcido
شَفّاف
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
placido
placido
آرام
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
pavido
pavido
بُزدِل، تَرسناک
دیکشنری ایتالیایی به فارسی