جدول جو
جدول جو

معنی planten - جستجوی لغت در جدول جو

planten
کاشت کردن، گیاهان
دیکشنری هلندی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

چسباندن، برش ها
دیکشنری هلندی به فارسی
مخفی، نهفته
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
فرود آمدن
دیکشنری هلندی به فارسی
آزار دادن، طاعون
دیکشنری آلمانی به فارسی
آزار دادن، طاعون
دیکشنری هلندی به فارسی
صحبت کردن، صحبت کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
به طور عمومی سفر کردن، زمین، فرود آمدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
کاشت کردن، گیاه
دیکشنری آلمانی به فارسی
ترکیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
چاپ کردن، چاپ کنید
دیکشنری هلندی به فارسی
قرار دادن، مکان ها
دیکشنری هلندی به فارسی
حمایت کردن، التماس کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
کاشت کردن، گیاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
لهو کردن، خرد کردن، له کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
نقشه کشیدن، توطئه
دیکشنری هلندی به فارسی
درخشیدن
دیکشنری هلندی به فارسی
هموار کردن، صاف کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت کردن، گیاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
شکایت
دیکشنری فرانسوی به فارسی
کج، اریب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشت کردن، گیاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
بررسی کردن، ژست گرفتن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
برنامه ریزی کردن، برنامه ریزی کنید، زمان بندی کردن، نقشه کشیدن
دیکشنری آلمانی به فارسی
دستکاری کردن، برنامه ها، برنامه ریزی کردن، زمان بندی کردن
دیکشنری هلندی به فارسی
اجازه دادن، ترک کردن
دیکشنری هلندی به فارسی