جدول جو
جدول جو

معنی ostrze - جستجوی لغت در جدول جو

ostrze
تیزلبه، تیزی
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

غیرقابل درک
دیکشنری لهستانی به فارسی
تشدید
دیکشنری لهستانی به فارسی
تیزبین، تیزی
دیکشنری لهستانی به فارسی
درک کردن، متوجّه شدن
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور ادراکی، ارتباط
دیکشنری لهستانی به فارسی
مشخّص کردن، مشخّصات
دیکشنری لهستانی به فارسی
به طور قابل درک، قابل درک، به طور محسوس، مخفیانه
دیکشنری لهستانی به فارسی
قابل تشخیص، قابل تصوّر، قابل مشاهده است
دیکشنری لهستانی به فارسی
احتیاط کردن، مراقب باشید، هشدار دادن، هشدار دهنده
دیکشنری لهستانی به فارسی
تیز کردن، خاردار
دیکشنری لهستانی به فارسی
هشدارگونه، فشار دهید
دیکشنری لهستانی به فارسی
هشدار، زنگ هشدار
دیکشنری لهستانی به فارسی
جرأت داشتن، جرأت
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
به طور تند، به شدّت، به طور دقیق، در جزئیات، شیب دار، عمیق، تند
دیکشنری لهستانی به فارسی
تند و تیز، تکانشی، تیز، تیز شده، سریع، زهرآگین، سمّی، تند، گاز گرفتن
دیکشنری لهستانی به فارسی
دشمنانه، خصمانه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
نگهبانی کردن، نگهداری
دیکشنری لهستانی به فارسی
تصوّر نادرست، خرگوش
دیکشنری لهستانی به فارسی