جدول جو
جدول جو

معنی oke - جستجوی لغت در جدول جو

oke
اکی، باشه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

برانگیختن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور عشوه گری، معاشقه، به طور فریبنده، دل برانه، عشوه ای
دیکشنری آلمانی به فارسی
موشک زدن، پرتاب موشک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نوازش کردن، سکته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گفته شده، صحبت کرده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دودی، سیگار کشیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دود کردن، دود
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کجی، کج بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوش سخن، خوش صحبت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کج و معوج، کج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلّال
دیکشنری لهستانی به فارسی
شلّیک شده، مانند یک موشک بالا می رود
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
موشک زدن، پرتاب موشک
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
استدعاء کردن، فراخوانی کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خفه کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نگهبان باغ وحش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زدن، بهم زدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برنزه، سرتاسر، سردار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
شوخی کردن، شوخی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اکی، اکسیداسیون
دیکشنری لهستانی به فارسی
اکی، باشه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
اکی، باشه
دیکشنری هلندی به فارسی
اکی، باشه، خوب
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
دلّال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
خام، نپخته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باطل کردن، لغو
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی دلیل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دلّال، کارگزار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور شکسته، شکسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دل شکسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شکسته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شوخی کننده، جوکر
دیکشنری فرانسوی به فارسی
صراحت، رک گویی
دیکشنری انگلیسی به فارسی