معنی nagany - جستجوی لغت در جدول جو
nagany
سرزنش آمیز، سرزنش کردن
ادامه...
سَرزَنِش آمیز، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
naganny
قابل سرزنش، قابل سکونت
ادامه...
قابِلِ سَرزَنِش، قابِلِ سُکونَت
دیکشنری لهستانی به فارسی
magang
کارآموزی کردن، کارآموزی
ادامه...
کارآموزی کَردَن، کارآموزی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
nageant
شناگر، شنا کردن
ادامه...
شِناگَر، شِنا کَردَن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
naiwny
صادق، صادقانه، سادگی
ادامه...
صَادِق، صادِقانِه، سادِگی
دیکشنری لهستانی به فارسی
zalany
غرق شده، غرق شدن
ادامه...
غَرق شُده، غَرق شُدَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
angani
هوایی، در آسمان
ادامه...
هَوایی، دَر آسِمان
دیکشنری سواحیلی به فارسی
nagły
ناگهانی، به طور ناگهانی، اضطراری، خبرچین
ادامه...
ناگَهانی، بِه طُورِ ناگَهانی، اِضطِراری، خَبَرچین
دیکشنری لهستانی به فارسی
nagen
جویدن
ادامه...
جَویدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی