معنی nageant
nageant
شناگر، شنا کردن
دیکشنری فرانسوی به فارسی
واژههای مرتبط با nageant
Pageant
Pageant
نَمایِش باشُکوه، مُسابِقِه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
gagnant
gagnant
بَرَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Vagrant
Vagrant
وِلگَرد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
engageant
engageant
جَذّاب، دَرگیر کُنَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
nagany
nagany
سَرزَنِش آمیز، سَرزَنِش کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
nageln
nageln
میخ زَدَن، ناخُن
دیکشنری آلمانی به فارسی
agent
agent
نَمَایَندِه، عامِل
دیکشنری فرانسوی به فارسی
agent
agent
نَمَایَندِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
nagen
nagen
جَویدَن
دیکشنری آلمانی به فارسی