meratakan هموار کردن، صاف کردن، همسطح کردن، جمع آوری کردن ادامه... هَموار کَردَن، صاف کَردَن، هَمسَطح کَردَن، جَمع آوَری کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی