معنی menyuap - جستجوی لغت در جدول جو
menyuap
رشوه دادن
ادامه...
رِشوِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menguap
تبخیر شدن، تبخیر شود، پاس کشیدن، خمیازه کش
ادامه...
تَبخِیر شُدَن، تَبخِیر شَوَد، پاس کِشیدَن، خَمیازِه کِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menatap
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن
ادامه...
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyesap
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
ادامه...
جُرعِه ای نوشیدَن، جُرعِه جُرعِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerap
جذب کردن، جذب کنند، مشغول کردن
ادامه...
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyapu
جاروب کردن، جارو کردن، جاروکشی
ادامه...
جاروب کَردَن، جارو کَردَن، جاروکِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyapa
سلام دادن، سلام کردن
ادامه...
سَلام دادَن، سَلام کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjual
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyusup
نفوذ کردن، نفوذ کند
ادامه...
نُفوذ کَردَن، نُفوذ کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyulam
گلدوزی کردن
ادامه...
گُلدوزی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyukai
دوست داشتن، مانند
ادامه...
دوست داشتَن، مانَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penguap
تبخیرکننده، بخارساز
ادامه...
تَبخِیرکُنَندِه، بُخارساز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meniup
وزیدن، ضربه زدن
ادامه...
وَزیدَن، ضَربِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meluap
سرریز شدن، سرریز
ادامه...
سَرریز شُدَن، سَرریز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menua
پیر شدن، پیری
ادامه...
پیر شُدَن، پیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی