جدول جو
جدول جو

معنی menyela - جستجوی لغت در جدول جو

menyela
اظهار نظر کردن، قطع کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

استدعاء کردن، فریاد زد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هم راستا کردن، تراز کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
همراستا کردن، تنظیم مجدّد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
اجاره دهنده، مستأجر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تصادر کردن، مصادره کند، ضبط کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
گلدوزی کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سلام دادن، سلام کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پراکنده کردن، گسترش، گسترش دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
تسلیم، تسلیم شدن، تسلیم کردن، تسلیم شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جذب کردن، جذب کنند، مشغول کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پشیمان، پشیمانی، تأسف خوردن، پشیمان بودن، غمگین
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
غوطه ور شدن، شیرجه رفتن، سقوط آزاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جرعه ای نوشیدن، جرعه جرعه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
دفاع کردن، دفاع کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
بلعیدن، قورت دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
هجّی کردن، طلسم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
لحیم کردن، جوش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
جمله معترضه گو، قطع کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مشتعل، روشن کردن، درخشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
مجوّز دادن، اجاره، اجاره کردن، اجاره دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
سرزنش آمیز، سرزنش، ناسزا گفتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
نجات دادن، ذخیره کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی