معنی menyeru
menyeru
استدعاء کردن، فریاد زد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menyeru
menyerbu
menyerbu
حَمله کَردَن، حَملِه کَرد، هُجوم آوَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengerut
mengerut
چُروک خُوردَن، کوچَک شُدَن، چین خُوردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menteur
menteur
دُروغگو
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menyewa
menyewa
مُجَوِّز دادَن، اِجارِه، اِجارِه کَردَن، اِجارِه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyetrum
menyetrum
بَرق زَدَن، بَرق گِرِفتِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyeret
menyeret
کِشیدَن، بِکِشید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerap
menyerap
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerah
menyerah
تَسلِیم، تَسلِیم شُدَن، تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyela
menyela
اِظهار نَظَر کَردَن، قَطع کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی