معنی mental - جستجوی لغت در جدول جو
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
Central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
manual
دستی، به صورت دستی
ادامه...
دَستی، بِه صورَتِ دَستی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentor
راهنما، مربّی
ادامه...
راهنَما، مُرَبّی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
sentar
صندلی گذاشتن، بنشین
ادامه...
صَندَلی گُذاشتَن، بِنِشین
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
menyala
مشتعل، روشن کردن، درخشان
ادامه...
مُشتَعِل، رُوشَن کَردَن، دِرَخشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kenyal
چسبناک، فنری
ادامه...
چَسبناک، فَنَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentor
راهنما، مربّی
ادامه...
راهنَما، مُرَبّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjual
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
muntah
استفراغ کردن
ادامه...
اِستِفراغ کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
manual
دستی، کتابچه راهنمای کاربر
ادامه...
دَستی، کِتابچِه راهنَمایِ کاربَر
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentor
راهنما، مربّی
ادامه...
راهنَما، مُرَبّی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
genial
جالب، درخشان
ادامه...
جالِب، دِرَخشان
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
montar
زین گذاشتن، سوار کردن، سواری کردن، صعود کردن
ادامه...
زین گُذاشتَن، سَوار کَردَن، سَواری کَردَن، صُعود کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentah
نارس، خام
ادامه...
نارَس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentale
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mentalis
روان شناس، ذهنی
ادامه...
رَوان شِناس، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kental
چسبناک، ضخیم
ادامه...
چَسبناک، ضَخیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mortal
کشنده، فانی
ادامه...
کُشَندِه، فانی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mentaal
روانی، ذهنی، به طور ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی، بِه طُورِ ذِهنی
دیکشنری هلندی به فارسی
genial
به طور هوشمندانه، درخشان، خوش برخورد، مبتکرانه
ادامه...
بِه طُورِ هوشمَندانِه، دِرَخشان، خُوش بَرخُورد، مُبتَکِرانِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
menatap
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن
ادامه...
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menata
سبک دار کردن، سازماندهی
ادامه...
سَبک دار کَردَن، سازماندِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menetas
تخم گذاری کردن، دریچه
ادامه...
تُخم گُذاری کَردَن، دَریچِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gentil
مهربان
ادامه...
مِهرَبان
دیکشنری فرانسوی به فارسی
tentar
فریب دادن، وسوسه کردن
ادامه...
فَریب دادَن، وَسوَسِه کَردَن
دیکشنری اسپانیایی به فارسی