معنی mentaal - جستجوی لغت در جدول جو
mentaal
روانی، ذهنی، به طور ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی، بِه طُورِ ذِهنی
دیکشنری هلندی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
zentral
به طور محوری، مرکزی، به طور مرکزی، محوری
ادامه...
بِه طُورِ مِحوَری، مَرکَزی، بِه طُورِ مَرکَزی، مِحوَری
دیکشنری آلمانی به فارسی
monumentaal
عظیم، به یاد ماندنی، به طور چشمگیر
ادامه...
عَظیم، بِه یاد ماندَنی، بِه طُورِ چِشمگیر
دیکشنری هلندی به فارسی
ornamentaal
زینتی
ادامه...
زینَتی
دیکشنری هلندی به فارسی
instrumentaal
ابزاری
ادامه...
اَبزاری
دیکشنری هلندی به فارسی
interdepartementaal
بین دپارتمانی، بین بخشی
ادامه...
بِینِ دِپارتِمانی، بِینِ بَخشی
دیکشنری هلندی به فارسی
Mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
mentah
نارس، خام
ادامه...
نارَس، خام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kental
چسبناک، ضخیم
ادامه...
چَسبناک، ضَخیم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menata
سبک دار کردن، سازماندهی
ادامه...
سَبک دار کَردَن، سازماندِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentale
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
centraal
به طور مرکزی، مرکزی، به طور محوری
ادامه...
بِه طُورِ مَرکَزی، مَرکَزی، بِه طُورِ مِحوَری
دیکشنری هلندی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menjual
فروختن، فروش
ادامه...
فُروختَن، فُروش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyala
مشتعل، روشن کردن، درخشان
ادامه...
مُشتَعِل، رُوشَن کَردَن، دِرَخشان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
Central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
central
مرکزی
ادامه...
مَرکَزی
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menatap
نگاه کردن، خیره شدن، خیره نگاه کردن
ادامه...
نِگاه کَردَن، خیرِه شُدَن، خیرِه نِگَاه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengawal
همراهی کردن، اسکورت
ادامه...
هَمراهی کَردَن، اِسکورت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری آلمانی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
mental
روانی، ذهنی
ادامه...
رَوانی، ذِهنی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
departementaal
به صورت دپارتمانی، بخش
ادامه...
بِه صورَتِ دِپارتمانی، بَخش
دیکشنری هلندی به فارسی