mengusir اخراج کردن، بدرقه کردن، از جابجا کردن، زدودن، بیرون کردن، برکنار کردن ادامه... اِخراج کَردَن، بَدرَقِه کَردَن، اَز جابِجا کَردَن، زُدودَن، بیرون کَردَن، بَرکِنار کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی