معنی mengunci - جستجوی لغت در جدول جو
mengunci
قفل کردن
ادامه...
قُفل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
menghuni
سکونت داشتن، ساکن شدن
ادامه...
سُکونَت داشتَن، ساکِن شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menguji
آزمایش کردن، تست کنید، آزمون دادن
ادامه...
آزمایِش کَردَن، تِست کُنید، آزمون دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencuci
شستشو دادن، شستن
ادامه...
شُستِشو دادَن، شُستَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی