menguap تبخیر شدن، تبخیر شود، پاس کشیدن، خمیازه کش ادامه... تَبخِیر شُدَن، تَبخِیر شَوَد، پاس کِشیدَن، خَمیازِه کِش دیکشنری اندونزیایی به فارسی