معنی menari - جستجوی لغت در جدول جو
menari
رقصیدن
ادامه...
رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
mekar
گل دادن، شکوفه دادن، در حال شکوفه دادن، شکوفا
ادامه...
گُل دادَن، شُکوفِه دادَن، دَر حالِ شُکوفِه دادَن، شُکوفا
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pencari
کاوشگر، جستجوگر
ادامه...
کاوِشگَر، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penarik
جاذب، یدک کشی
ادامه...
جاذِب، یَدَک کِشی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
cenare
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
mimari
معماری
ادامه...
مِعماری
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
metali
فلزّی، فلزات
ادامه...
فِلِزّی، فِلِزات
دیکشنری سواحیلی به فارسی
memar
داغ کردن، کبود شده، آسیب دیده
ادامه...
داغ کَردَن، کَبود شُدِه، آسیب دیدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mener
رهبری کردن، انجام دهد
ادامه...
رَهبَری کَردَن، اَنجام دَهَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
minare
تضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن
دیکشنری ایتالیایی به فارسی
cenar
شام خوردن، شام بخور
ادامه...
شام خُوردَن، شام بُخُور
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
benar
صحیح، درست است، درست
ادامه...
صَحیح، دُرُست اَست، دُرُست
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menor
کمتر، جزئی
ادامه...
کَمتَر، جُزئی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
menor
کمتر، کوچکتر، جزئی
ادامه...
کَمتَر، کوچَکتَر، جُزئی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
minar
تضعیف کردن
ادامه...
تَضعیف کَردَن
دیکشنری پرتغالی به فارسی
menarik uang tunai
پول گرفتن، برداشت نقدی
ادامه...
پول گِرِفتَن، بَرداشت نَقدی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری پرتغالی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
menarik
جذّاب، جالب، جذب کردن، کشیدن، پس گرفتن
ادامه...
جَذّاب، جالِب، جَذب کَردَن، کِشیدَن، پَس گِرفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menata
سبک دار کردن، سازماندهی
ادامه...
سَبک دار کَردَن، سازماندِهی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencari
جستجو کردن، به دنبال، جستجوگر
ادامه...
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
penari
رقّاص، رقصنده
ادامه...
رَقّاص، رَقصندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menjadi
بودن، تبدیل شود، شدن
ادامه...
بودَن، تَبدیل شَوَد، شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meniru
تقلید کردن، کپی کنید، تقلیدی، شبیه سازی کردن
ادامه...
تَقلِید کَردَن، کُپی کُنید، تَقلِیدی، شَبیه سازی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencuri
دزدیدن، سرقت، دزدی کردن
ادامه...
دُزدیدَن، سِرقَت، دُزدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencair
ذوب شدن، ذوب شود
ادامه...
ذُوب شُدَن، ذُوب شَوَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menang
بردن، برنده شوید
ادامه...
بُردَن، بَرَندِه شَوید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pelari
دونده
ادامه...
دَوَندِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menamai
نامگذاری کردن، نامگذاری، اصطلاح کردن
ادامه...
نامگُذاری کَردَن، نامگُذاری، اِصطِلاح کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menaja
حمایت کردن، حامی
ادامه...
حِمایَت کَردَن، حامی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menaiki
صعود کردن، بالا رفتن
ادامه...
صُعود کَردَن، بالا رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menagih
صورتحساب دادن، شارژ
ادامه...
صورَتحِساب دادَن، شارژ
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentir
دروغ گفتن، دروغ
ادامه...
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menacé
تهدید شده، تهدید
ادامه...
تَهدِید شُدِه، تَهدِید
دیکشنری فرانسوی به فارسی
menarik kembali
بازپس کشیدن، عقب بکش
ادامه...
بازپَس کِشیدَن، عَقَب بِکُش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی