معنی mencair
mencair
ذوب شدن، ذوب شود
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mencair
mencari
mencari
جُستُجو کَردَن، بِه دُنبال، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencuri
mencuri
دُزدیدَن، سِرقَت، دُزدی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mencakar
mencakar
چَنگال زَدَن، خَراش، پَنجِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengalir
mengalir
جاری بودَن، جَریان، فَوَران، جاری شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menacer
menacer
تَهدِید کَردَن، تَهدِید کُنَد
دیکشنری فرانسوی به فارسی
pencari
pencari
کاوِشگَر، جُستُجوگَر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menari
menari
رَقصیدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mentir
mentir
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
mentir
mentir
دُروغ گُفتَن، دُروغ
دیکشنری اسپانیایی به فارسی